محل تبلیغات شما

یلدا مرا تا ابد یاد تو خواهد انداخت. کلید این ماجرا را هم خودت زدی. از همان یلدایی می گویم که این آهنگ "شب طولانی" منتشر شده بود و من بدون آن که ملت مدفوع آن را درآورده باشند و روی حساب شم آهنگ گوش کنی ام دانلودش کرده بودم.
داشتیم مهیای رفتن به خانه ی مادربزرگ می شدیم که پیام تبریک یلدا فرستادی؛ بعد از یک سال از دیدار در "فرهنگستان هنر" پیدایت شده بود. چند روز بعد خواستم هم را ببینیم اما مدام به تعویق انداختی و به تعویق انداختی و به تعویق انداختی تا دیگر غرورم نخواست، نخواست که ببینمت و دیگر نخواستت تا تویی که برای دیدار وقت نداشتی، خبر ازدواجت را بهم دادی. درست سه ماه بعد از همان روزهایی که یک ساعت هم وقت نداشتی.
الان و این جا می گویم: خودم را آماده کرده بودم برای پیشنهاد ازدواج اما نیامدی که نیامدی و یک روز بعد از عقدت کاملا به صورت اتفاقی از خودت فهیمدم که عقد کرده ای.
جز قضا و قدر چه می تواند باشد؟ تنها خواسته ام این روزها این است که بدانم چه می کنی. بدانم کجایی و آیا از زندگی ات راضی هستی؟ چه شکلی شده ای؟ آیا هنوز به من فکر می کنی؟
یادم است که می گفتی: "بهِم فکر می کنی که بهت فکر می کنم."
اگر این جا را دیدی و خواندی، می شود جواب سوال هایم را بدهی؟

بهِم فکر می کنی که بهت فکر می کنم؟

دلت خنک شد آقای وزیر؟

" و این منم... در آغاز فصلی سرد"

اس اس به خاطر تو امسال باید قهرمان شود

فکر ,کنی ,هم ,کرده ,انداختی ,تعویق ,فکر می ,بعد از ,به تعویق ,تعویق انداختی ,می کنی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها