"در کوچه باد میآید
این ابتدای ویرانیست
آن روز هم که دستهای تو ویران شدند باد میآمد
.
میان پنجره و دیدن
همیشه فاصلهایست
چرا نگاه نکردم؟
.
به مادرم گفتم: دیگر تمام شد»
گفتم:" همیشه پیش از آنکه فکر کنی اتفاق میافتد
باید برای رومه تسلیتی بفرستیم"
درباره این سایت